خواستهها و هدفهای یک جنبش و حرکت اجتماعی در «شعار» و شعارهای آن جنبش نمود مییابند. بنابراین نمیتوان گفت «در حال حاضر و در شرايطی که مبارزات مسالمت آميز "حق طلبانه" مردم ايران آنقدر عمق يافته که بخش وسيعی از بدنه حکومت و روحانيت و مراجع نيز همراه آن هستند پرداختن به موضوعاتی چون "شعار" و "پرچم" مواردی حاشيهای و انحرافی هستند.» (1)
از پیش از برگزاری انتخابات تا کنون، شعارها و پلاکاردهای قدیمی و جدیدی به گوش رسیدند و به چشم آمدند. یکی از جدیدترین شعارهایی که در بزرگداشت چهلم شهادت «ندا» و در آستانهی سالگرد انقلاب مشروطه در خیابانهای تهران سر داده شد، «استقلال، آزادی، جمهوری ایرانی» بود.
برخی از مهمترین شعارهای پیش از این شعار عبارت بودند از:
مرگ بر دیکتاتور
مجتبا بمیری، رهبری رو نبینی
میکُشم میکُشم آن که برادرم کشت
رهبر ما....
نصر من اله و فتح قریب، مرگ بر این دولت مردم فریب
محمود خائن، آواره گشتی خاک وطن را ویرانه کردی، .... مرگ بر تو، مرگ بر تو
آنچه نمایان است این است که بیشتر این شعارها در فضای انقلاب 57 سِیر میکنند. به عبارت دیگر «در همهی این شعارها مرگ و خشونت و انتقام جویی موج میزند» (2). باید توجه داشت جنبشی که شعار غالب آن «مرگ بر ...» باشد، پلاکارد خشونت را به شکلی پنهان، خواسته یا ناخواسته با خود حمل میکند و پس از به نتیجه رسیدن نیز، به احتمال بسیار زیاد، این خشونت آشکار خواهد شد و همان سرنوشتی که انقلاب 57 رقم زد را تکرار خواهد نمود. البته ممکن است افرادی که انقلاب 57 را ایدهآل می دانند، از این دیدگاه پیروی کنند. در این زمینه، گفتههای اخیر میرحسین موسوی، ضمن اینکه روند اعدامها و کشتارهای زمان «گذشته» (پس از انقلاب) را مورد تأیید قرار می دهد، بذر خشونت و کینه و انتقام برای «آینده» را میپراکند:
جنبش مسالمتآمیز باید به دنبال عدم خشونت باشد. به بیان منادی عدم خشونت در قرن گذشته: «عدم خشونت، تحمل آگاهانهي رنج است... مرگ را نباید برای هیچ کس بخواهیم. حتا به جنایتکارترین انسانها نباید آزار رسانید.» (4).
به شعار مورد اشاره یعنی «استقلال، آزادی، جمهوری ایرانی» بازگردیم. این شعار، چکیدهای از بسیاری از شعارها و خواستهها و آرمانهای دور و نزدیک را در خود دارد ضمن اینکه نه در ظاهر و نه در باطن "مرگ بر" و "مرده باد" ندارد. «استقلال» مداخلهی خارجی را منتفی میکند؛ «آزادی» به کرامت انسانی و حقوق سیاسی بر میگردد و «جمهوری» به این معنی که حکومت با جمهور مردم است، نوع آزادی و حکومت سیاسی را مشخص میکند. ترکیب «جمهوری ایرانی» نیز، به جای «جمهوری اسلامی» نشسته است و این، ساختار نظام جمهوری اسلامی، قانون اساسی و ادغام دین و دولت (که امتحان خود را در طی سی سال پس داده اند) را به شدت به چالش میکشد، بلکه رد میکند و خود، آلترناتیو و جایگزینی برای آن میشود.
اما شعار «جمهوری ایرانی» که تنها 50 روز پس از شعار «رأی منو پس بده» مطرح شد، تا کنون دو گونه واکنش منفی را به دنبال داشته است (از افراد و گروههایی که به طور کلی با واژهی "جمهوری" مشکل دارند صرفنظر میشود). یکی مربوط به افرادی است که به رغم نارضایتی از وضع موجود و روند پیش آمده در پی انتخابات، هنوز به جمهوری اسلامی دل بستهاند و قصد تغییر و عبور از آن را ندارند؛ در رأس این افراد، شخص میرحسین موسوی قرار دارد که بلافاصله پس از اینکه این شعار را شنید نسبت به آن واکنش نشان داد:
اما منتقدان دستهی دوم نسبت به شعار مورد بحث، با «جمهوری ایرانی» از نظر ساختار ادبی و مفهومی مشکل دارند؛ برای نمونه نویسندهی وبلاگی درباره این شعار مینویسد:
از آنجایی که در متن آمده است که «در اصطلاح جمهوری ایرانی، واژهی ایرانی واژهی جمهوری را توصیف میکند» پیداست که نویسنده، ترکیب «جمهوری ایرانی» را ترکیب وصفی در نظر گرفته است. در حالی که این ترکیب، یک ترکیب اضافی است و نه وصفی (7). ترکیب جمهوری ایرانی دقیقاً همان عنوان مقالهی «دموکراسی ساخت ایران» نوشتهی اخیر استیفن کینزر را تداعی میکند. کینزر در آنجا اشاره کرده بود که: «امروز، در دست گرفتن تصویر مصدق دو مفهوم دارد: "ما دموکراسی میخواهیم" و "ما مداخلهی خارجی نمیخواهیم". بسیاری از مردم ایران، این خواستههای شایسته را در نظر دارند [و معتقدند که] "آمریکاییها، دخالت شما برای ما استبداد و مرگ به ارمغان می آورد. در خانهی خود بمانید، خود را وارد این ماجرا نکنید و کشور ما را برای تغییر به خودمان بسپارید."».(8)
اما برعکس، اصطلاحهایی مانند جمهوری اسلامی، اقتصاد اسلامی و مردمسالاری دینی، با تفسیر و برداشتی که در این چند دهه از آنها ارائه شده است، ترکیبهایی وصفی به شمار میآیند. اگر دینی را از مردمسالاری یا اسلامی را از جمهوری بگیریم، این اصطلاحها، آن معنا و مفهومی که مراد گوینده از آن بوده است را از دست میدهند (9). در حالی که چنین چیزی در مورد جمهوری ایرانی صادق نیست و بنابراین، منظور از جمهوری ایرانی، نوع جدیدی از جمهوری نخواهد بود. اما در عین حال، ایجاد جمهوری به دست مردم ایران (بدون دخالت خارجی) و ایران برای همه ایرانیان (فارغ از نژاد، زبان، مذهب، منطقه و ...) را میرساند.
اینک 103 سال پس از انقلاب مشروطه و در سالروز آن نقطهی عطف تاریخ ایران، شعار جمهوری ایرانی، چکیدهای از خواستههایی را در خود دارد که آزادیخواهان ایران زمین در این مدت طولانی برای آن مبارزه میکردند. این شعارِ بدون ابهام، پر مفهوم، آزادیخواهانه و عاری از مرگ و خشونت را نه تنها نباید دست کم گرفت، بلکه میتوان شعار اصلی جنبش سبز قرار داد.
فایل ویدئویی شعار استقلال، آزادی، جمهوری ایرانی
لینک دانلود فایل برای موبایل بدون فیل-تر
پی نوشت و منابع:
1. درباره "شعارها" و واژه ها در مسير سبز دموکراسی، روزبه ميرابراهيمی، گویا نیوز
2. دوکلام حرف حساب با مهندس موسوی، حشمت طبرزدی
3. سخنان مهم ميرحسين موسوي: مردم از جنايتكاران نخواهند گذشت، ادوار نیوز
4. گزیدهای از اندیشهی گاندی در اینجا آمده است: گاندی، روح بزرگ
5. میرحسین موسوی: جمهوری اسلامی نه یک کلمه کمتر و نه یک کلمه بیشتر، آینده نیوز
6. جمهوری ایرانی یا جمهوری دموکراتیک ایران، وبلاگ از هیچ تا هیچ
7. ترکیب اضافی و وصفی (برگرفته از کتاب فارسی سوم راهنمایی):
9. نگاه کنید به: واژههای مقدس مرا پس بده!، وبلاگ چراگاه
از پیش از برگزاری انتخابات تا کنون، شعارها و پلاکاردهای قدیمی و جدیدی به گوش رسیدند و به چشم آمدند. یکی از جدیدترین شعارهایی که در بزرگداشت چهلم شهادت «ندا» و در آستانهی سالگرد انقلاب مشروطه در خیابانهای تهران سر داده شد، «استقلال، آزادی، جمهوری ایرانی» بود.
برخی از مهمترین شعارهای پیش از این شعار عبارت بودند از:
مرگ بر دیکتاتور
مجتبا بمیری، رهبری رو نبینی
میکُشم میکُشم آن که برادرم کشت
رهبر ما....
نصر من اله و فتح قریب، مرگ بر این دولت مردم فریب
محمود خائن، آواره گشتی خاک وطن را ویرانه کردی، .... مرگ بر تو، مرگ بر تو
آنچه نمایان است این است که بیشتر این شعارها در فضای انقلاب 57 سِیر میکنند. به عبارت دیگر «در همهی این شعارها مرگ و خشونت و انتقام جویی موج میزند» (2). باید توجه داشت جنبشی که شعار غالب آن «مرگ بر ...» باشد، پلاکارد خشونت را به شکلی پنهان، خواسته یا ناخواسته با خود حمل میکند و پس از به نتیجه رسیدن نیز، به احتمال بسیار زیاد، این خشونت آشکار خواهد شد و همان سرنوشتی که انقلاب 57 رقم زد را تکرار خواهد نمود. البته ممکن است افرادی که انقلاب 57 را ایدهآل می دانند، از این دیدگاه پیروی کنند. در این زمینه، گفتههای اخیر میرحسین موسوی، ضمن اینکه روند اعدامها و کشتارهای زمان «گذشته» (پس از انقلاب) را مورد تأیید قرار می دهد، بذر خشونت و کینه و انتقام برای «آینده» را میپراکند:
«به کسانی که چنین جنایاتی را مرتکب میشوند یادآور میشوم که مردم، آنهایی را که قبل از انقلاب مرتکب جنایت شدند به یاد داشتند و آنها را به سزای عملشان رساندند؛ مردم از چنین جنایتهایی نخواهند گذشت.» (3)
جنبش مسالمتآمیز باید به دنبال عدم خشونت باشد. به بیان منادی عدم خشونت در قرن گذشته: «عدم خشونت، تحمل آگاهانهي رنج است... مرگ را نباید برای هیچ کس بخواهیم. حتا به جنایتکارترین انسانها نباید آزار رسانید.» (4).
به شعار مورد اشاره یعنی «استقلال، آزادی، جمهوری ایرانی» بازگردیم. این شعار، چکیدهای از بسیاری از شعارها و خواستهها و آرمانهای دور و نزدیک را در خود دارد ضمن اینکه نه در ظاهر و نه در باطن "مرگ بر" و "مرده باد" ندارد. «استقلال» مداخلهی خارجی را منتفی میکند؛ «آزادی» به کرامت انسانی و حقوق سیاسی بر میگردد و «جمهوری» به این معنی که حکومت با جمهور مردم است، نوع آزادی و حکومت سیاسی را مشخص میکند. ترکیب «جمهوری ایرانی» نیز، به جای «جمهوری اسلامی» نشسته است و این، ساختار نظام جمهوری اسلامی، قانون اساسی و ادغام دین و دولت (که امتحان خود را در طی سی سال پس داده اند) را به شدت به چالش میکشد، بلکه رد میکند و خود، آلترناتیو و جایگزینی برای آن میشود.
اما شعار «جمهوری ایرانی» که تنها 50 روز پس از شعار «رأی منو پس بده» مطرح شد، تا کنون دو گونه واکنش منفی را به دنبال داشته است (از افراد و گروههایی که به طور کلی با واژهی "جمهوری" مشکل دارند صرفنظر میشود). یکی مربوط به افرادی است که به رغم نارضایتی از وضع موجود و روند پیش آمده در پی انتخابات، هنوز به جمهوری اسلامی دل بستهاند و قصد تغییر و عبور از آن را ندارند؛ در رأس این افراد، شخص میرحسین موسوی قرار دارد که بلافاصله پس از اینکه این شعار را شنید نسبت به آن واکنش نشان داد:
«خواستهی مردم دفاع از جمهوریت نظام در کنار اسلامیت آن است و شعار جمهوری اسلامی نه یک کلمه کم نه یک کلمه زیاد در بیان این جنبه از مطالبات آنان نقش راهبردی دارد.» (5)البته نقد این رویکرد نیازمند نوشتهای جداگانه است که در فرصتی دیگر به آن پرداخته خواهد شد.
اما منتقدان دستهی دوم نسبت به شعار مورد بحث، با «جمهوری ایرانی» از نظر ساختار ادبی و مفهومی مشکل دارند؛ برای نمونه نویسندهی وبلاگی درباره این شعار مینویسد:
«یکی مرا راهنمایی کند که جمهوری ایرانی چه صیغهای ست و مصداق واقعیش چیست؟ گمان کنم اینهایی که در خیابان فریاد میزدند استقلال آزادی جمهوری ایرانی منظورشان این بوده که جمهوری اسلامی دیگر بس است. منظورشان این بوده که پیشوند اسلامی را برداریم و به عبارتی دین را از حکومت جدا کنیم. بالاخره بعد از مدتها که روشنفکران ایرانی این بحث را روی کاغذ پیش می بردند، ورژن خیابانیاش هم پدیدار شد.»و سپس میافزاید:
«ولی حالا چرا اصطلاح جمهوری ایرانی؟ قافیه به تنگ آمده یا شاعر به جفنگ؟ البته من استاد دستور زبان فارسی نیستم و اگر اشتباه کنم حتما دوستان اصلاح خواهند کرد. اما در اصطلاح جمهوری ایرانی، واژهی ایرانی واژهی جمهوری را توصیف میکند. یعنی جمهوری از نوع ایرانیش. به عبارتی در ذهن شنونده شکل جدیدی از حکومت جمهوری به نام جمهوری ایرانی القا میشود.» (6)
از آنجایی که در متن آمده است که «در اصطلاح جمهوری ایرانی، واژهی ایرانی واژهی جمهوری را توصیف میکند» پیداست که نویسنده، ترکیب «جمهوری ایرانی» را ترکیب وصفی در نظر گرفته است. در حالی که این ترکیب، یک ترکیب اضافی است و نه وصفی (7). ترکیب جمهوری ایرانی دقیقاً همان عنوان مقالهی «دموکراسی ساخت ایران» نوشتهی اخیر استیفن کینزر را تداعی میکند. کینزر در آنجا اشاره کرده بود که: «امروز، در دست گرفتن تصویر مصدق دو مفهوم دارد: "ما دموکراسی میخواهیم" و "ما مداخلهی خارجی نمیخواهیم". بسیاری از مردم ایران، این خواستههای شایسته را در نظر دارند [و معتقدند که] "آمریکاییها، دخالت شما برای ما استبداد و مرگ به ارمغان می آورد. در خانهی خود بمانید، خود را وارد این ماجرا نکنید و کشور ما را برای تغییر به خودمان بسپارید."».(8)
اما برعکس، اصطلاحهایی مانند جمهوری اسلامی، اقتصاد اسلامی و مردمسالاری دینی، با تفسیر و برداشتی که در این چند دهه از آنها ارائه شده است، ترکیبهایی وصفی به شمار میآیند. اگر دینی را از مردمسالاری یا اسلامی را از جمهوری بگیریم، این اصطلاحها، آن معنا و مفهومی که مراد گوینده از آن بوده است را از دست میدهند (9). در حالی که چنین چیزی در مورد جمهوری ایرانی صادق نیست و بنابراین، منظور از جمهوری ایرانی، نوع جدیدی از جمهوری نخواهد بود. اما در عین حال، ایجاد جمهوری به دست مردم ایران (بدون دخالت خارجی) و ایران برای همه ایرانیان (فارغ از نژاد، زبان، مذهب، منطقه و ...) را میرساند.
اینک 103 سال پس از انقلاب مشروطه و در سالروز آن نقطهی عطف تاریخ ایران، شعار جمهوری ایرانی، چکیدهای از خواستههایی را در خود دارد که آزادیخواهان ایران زمین در این مدت طولانی برای آن مبارزه میکردند. این شعارِ بدون ابهام، پر مفهوم، آزادیخواهانه و عاری از مرگ و خشونت را نه تنها نباید دست کم گرفت، بلکه میتوان شعار اصلی جنبش سبز قرار داد.
فایل ویدئویی شعار استقلال، آزادی، جمهوری ایرانی
لینک دانلود فایل برای موبایل بدون فیل-تر
پی نوشت و منابع:
1. درباره "شعارها" و واژه ها در مسير سبز دموکراسی، روزبه ميرابراهيمی، گویا نیوز
2. دوکلام حرف حساب با مهندس موسوی، حشمت طبرزدی
3. سخنان مهم ميرحسين موسوي: مردم از جنايتكاران نخواهند گذشت، ادوار نیوز
4. گزیدهای از اندیشهی گاندی در اینجا آمده است: گاندی، روح بزرگ
5. میرحسین موسوی: جمهوری اسلامی نه یک کلمه کمتر و نه یک کلمه بیشتر، آینده نیوز
6. جمهوری ایرانی یا جمهوری دموکراتیک ایران، وبلاگ از هیچ تا هیچ
7. ترکیب اضافی و وصفی (برگرفته از کتاب فارسی سوم راهنمایی):
اسم گاهي با كسره به كلمهي بعد از خود اضافه مي شود. كلمهی دوم يا صفت است مانند: پدر مهربان، خوب كه در تركيب مهربان – شاگرد خوب كه در اين صورت آن دو را موصوف و صفت و يا تركيب وصفي گويند و يا كلمهي دوم اسم است. مانند احمد و مدرسه در تركيب پدر احمد و شاگرد مدرسه كه اسم يا كلمهي دوم كلمهي نخستين را به گونهاي وابسته خود ميسازد و دربارهي آن توضيح ميدهد و آن را براي خواننده يا شنونده روشنتر ميسازد كه در اين صورت آن دو را مضاف و مضاف اليه يا تركيب اضافي نامند .8. دموکراسی ساخت ایران، استیفن کینزر، گاردین- ترجمه
طرز تشخیص ترکیب وصفی و اضافی:
الف. علامت ترکیب را حذف می کنیم و در پایان ترکیب «است» میگذاریم:
اگر معنی داد، ترکیب وصفی است.
اگر معنی نداد، ترکیب اضافی است.
ب. در پایان ترکیب «تر» اضافه می کنیم:
اگر معنی داد، ترکیب وصفی است .
اگر معنی نداد، ترکیب اضافی است.
9. نگاه کنید به: واژههای مقدس مرا پس بده!، وبلاگ چراگاه
10 نظر:
سلام. متنی شیوا روان و گویا نوشته اید که در عین خلاصه بودن بر یکی از نکات مهم جنبش سبز یعنی شعارهای خارج از حاکمیت دست می گذارد. در ابتدا از شما به خاطر اینکه نوشته ی مرا قابل بحث و تذکر دانسته اید تشکر می کنم. با نکات اصلی نوشته تان موافق و با توضیح شما در مورد ترکیب جمهوری اسلامی مخالفم. من امروز بعد از خواندن متن شما با یکی از دوستان که دستی در ادبیات دارد صحبت کردم. ایشان می گوید ترکیب جمهوری ایرانی نه یک ترکیب اضافی بلکه یک ترکیب وصفی ست. یعنی جمهوری از نوع ایرانیش. به عبارتی واژه ی ایرانی صفتی ست برای اسم جمهوری. وقتی می گوییم جمهوری ایرانی، یعنی نوعی از جمهوری که لزوما و حتما جمهوری به معنی کلاسیک ان نیست بلکه جمهوری از نوع ایرانیش را در ذهن تداعی میکند. اما ترکیب جمهوری ایران یک ترکیب اضافی ست که نشان می دهد نوع حکومت ایران باید جمهوری باشد (به قول معروف نه یک کلمه کم نه یک کلمه زیاد). یک مثال: ترکیب اتحادیه اروپا توضیح دهنده ان دسته از کشورهای اروپایی ست که با هم متحد شده اند(اینکه در چه مواردی متحد شده اند بحث دیگری ست) اما ترکیب اتحادیه اروپایی توصیف کننده ی نوعی از اتحاد است که ویژگی های اتحادیه اروپا را داشته باشد.
نمی دانم این شعار آگاهانه و از یک اتاق فکر بیرون آمده یا کاملا خودجوش و فقط برای اینکه بشود آن را به شکلی موزون فریاد زد شکل گرفته. در هر دو صورت این را در نظر داشته باشیم که جریان به سمتی نرود که در آینده عده ای بیایند و بگویند منظور ما از جمهوری ایرانی سیستمی بوده است که ویژگی های آن با جمهوری به معنی کلاسیکش تفاوت دارد. حتما تصدیق می کنید که وقتی مردم شعار استقلال آزادی جمهوری اسلامی را در زمان انقلاب فریاد می زدند هیچکدامشان هیچ تصوری از دیکتاتوری مذهبی نداشتند و تمام و کمال نمی دانستند که منظور از جمهوری اسلامی چیست. دغدغه ما این است که این اتفاق دوباره نیفتد. چه خوب است اگر سایر خوانندگان این مطلب نیز نظر خودشان را بنویسند چون در همین تبادل نظرهاست که شفافیت و روشنی سایه های ابهام را می زداید. در خاتمه خیلی مشتاق هستم تحلیل شما از جملات میرحسین در رابطه با شعار جمهوری ایرانی را بخوانم. اگر صلاح می دانید حتما مطلبی در این مورد بنویسید.
ممنون از شما و انتقادپذیری تان
راستش از یک طرف حق با شماست و از یک طرف با من. از یک طرف واژه ی ایرانی (ایران+ی) صفت نسبی است و از طرف دیگر جمهوری را توصیف نمی کند و همینطور با اضافه کردن "تر" به آخر ترکیب، جمله بی معنی می شود. بنابراین در حال بررسی و مطالعه ی بیشتر در مورد این ترکیب هستم و نتیجه را همین جا می نویسم و در صورت اشتباه، آن را می پذیرم و تصحیح می کنم!
اما همانطور که در متن به عنوان مقاله ی کینزر هم اشاره کردم، تأکید من بیشتر بر جمهوری ساخت ایران و به دست مردم ایران است و نوع ترکیبش تفاوتی در این زمینه ایجاد نمی کند. با این خوانش، تأکید بر جمهوری است و نه ایرانی. مگر اینکه به قول شما از این ترکیب، یک چیز جدید و من درآوردی بسازند. با جمهوری اسلامی به جهت برداشت و تفسیر از اسلام می شد این کار را انجام داد که انجام دادند؛ اما با جمهوری ایرانی نمی شود.
در مورد میرحسین و جمهوری اسلامی هم ... در واقع جنبش سبز دو راه یا دو هدف پیش رو دارد. یکی جمهوری اسلامی و دیگری جمهوری ایرانی. امروز و فردا یک مطلب در این مورد می نویسم.
پایدار باشید
واژه «پیرامون» در تیتر احتمالا باید به واژه «درباره» تغییر یابد. این دو واژه معنای متفاوتی با هم دارند.
ممنون
البته در لغت نامه دهخدا "پیرامون" را برابر حول نوشته و منظور من هم بیشتر حول و حوش بود. همینطور در واژه نامه های انگلیسی به فارسی، در برابر About واژه های "درباره، پيرامون، در باب، راجع به، ...." آمده است.
جناب سعيد
ملت ما 100 سال است كه از اين شعارها ميدهد ولي بسياري از كشورهاي مشابه ما دوران مبارزه را گذراندهاند ولي ايران همچنان سرگردان است. ضمن تأييد بحث حذف شعارهاي مرگ بر و ... از مبارزات، به نظر ميرسد كه بايد از اين شعارهاي ظاهر فريب و عقدهگشا گذشت و شعارهاي مبنائيتري را مطرح كرد كه جمهوريهاي متصف و يا مقيد به اسلام و غير اسلام را در صورت وجود هم در خود هضم كند.
اخطار شدید مردم به مقامات و سران ایران اسلامی
اخطار شدید مردم به مقامات و سران این کشور اسلامی که اگر به این اتفاقات اخیر رسیدگی و برخورد نکنید خودمان مانند دهه ۶۰با مجرمین و آشوب گران برخورد خواهیم کرد.
تمام دنیا دیدند که حرامیان سبز پوش در روز عاشورا چه هلهله و شادی برپا کردند.تعدادی از جوانان مارا کشتند و مکان های عمومی مارا نابود کردند.عده زیادی را از جمله زنان و مردان عزادار حسینی را مورد حمله قرار دادند و مجروح کردند.قرآن را به آتش کشیدند.پرچم های امام حسین را پاره کردند.
شما مقامات و سران کشور در جریان بی حرمتی به امام راحل وهتک حرمت به ایشان برخورد جدی ای نکردید و این مردم بودند که با راهپیمایی عظیمی با این فتنه گران برخورد کردند اما کار خاصی را از شما مسئولین ندیدیم.واین بی شرمان باز به کار خود ادامه دادند.
اما این بار دیگر فرق میکند.این بار به سید و شهدا و سالار شهیدان حسین ابن علی(ع)در روز عاشورا بی حرمتی کردند.به خون شهیدان و به امام خمینی (ره)و به اصل ولایت فقیه بی حرمتی کردند.
ما از شما اشد مجازات را برای این منافقین،این فتنه گران میخواهیم،واین اخطار را به شما میدهیم که اگر این بار ذره ای کوتاهی کنید خودمان دست به کار میشویم و شر این منافقین و معاویه و شمر صفتان را از این کشور از اسلام پاک میکنیم.دیگر خون مردم ایران به جوش آمده است.دیگر نمی خواهیم دشمنان قسم خورده این کشور و دین اسلام از این رفتار راضی و خوشنود باشند.
الله اکبر جانم فدای رهبر
استقلال ازادی جمهوری اسلامی
استقلال ازادی جمهوری اسلامی
استقلال ازادی جمهوری اسلامی
استقلال ازادی جمهوری اسلامی
استقلال ازادی جمهوری اسلامی
استقلال ازادی جمهوری اسلامی
استقلال ازادی جمهوری اسلامی
استقلال ازادی جمهوری اسلامی
استقلال ازادی جمهوری اسلامی
استقلال ازادی جمهوری اسلامی
استقلال ازادی جمهوری اسلامی
استقلال ازادی جمهوری اسلامی
استقلال ازادی جمهوری اسلامی
استقلال ازادی جمهوری اسلامی
استقلال ازادی جمهوری اسلامی
استقلال ازادی جمهوری اسلامی
استقلال ازادی جمهوری اسلامی
استقلال ازادی جمهوری اسلامی
استقلال ازادی جمهوری اسلامی
استقلال ازادی جمهوری اسلامی
استقلال ازادی جمهوری اسلامی
استقلال ازادی جمهوری اسلامی
استقلال ازادی جمهوری اسلامی
استقلال ازادی جمهوری اسلامی
استقلال ازادی جمهوری اسلامی
استقلال ازادی جمهوری اسلامی
استقلال ازادی جمهوری اسلامی
استقلال ازادی جمهوری اسلامی
استقلال ازادی جمهوری اسلامی
استقلال ازادی جمهوری اسلامی
استقلال ازادی جمهوری اسلامی
استقلال ازادی جمهوری اسلامی
استقلال ازادی جمهوری اسلامی
استقلال ازادی جمهوری اسلامی
استقلال ازادی جمهوری اسلامی
استقلال ازادی جمهوری اسلامی
استقلال ازادی جمهوری اسلامی
استقلال ازادی جمهوری اسلامی
استقلال ازادی جمهوری اسلامی
استقلال ازادی جمهوری اسلامی
استقلال ازادی جمهوری اسلامی
استقلال ازادی جمهوری اسلامی
استقلال ازادی جمهوری اسلامی
استقلال ازادی جمهوری اسلامی
استقلال ازادی جمهوری اسلامی
استقلال ازادی جمهوری اسلامی
استقلال ازادی جمهوری اسلامی
استقلال ازادی جمهوری اسلامی
استقلال ازادی جمهوری اسلامی
استقلال ازادی جمهوری اسلامی
استقلال ازادی جمهوری اسلامی
استقلال ازادی جمهوری اسلامی
استقلال ازادی جمهوری اسلامی
استقلال ازادی جمهوری اسلامی
استقلال ازادی جمهوری اسلامی
استقلال ازادی جمهوری اسلامی
استقلال ازادی جمهوری اسلامی
استقلال ازادی جمهوری اسلامی
استقلال ازادی جمهوری اسلامی
استقلال ازادی جمهوری اسلامی
استقلال ازادی جمهوری اسلامی
مرگ بر جمهوری ایرانی ......
و بالاخره جنبش سبز امویان پس از حماقت 16 اذر و فاجعه ای که در روز عاشورا به بار اوردند شکسته شدند ......
موسوی حتی حرمت حسین را هم نگه نداشت
باز هم موسوی آشوب به پا کرد و حتی ذره ای حرمت حسین را هم نگه نداشت
ظهر امروز طرفداران بی فکرو احمق موسوی دست به آشوب زدند.هنگامی که مردم وطن دوست و عاشق امام حسین در حال عزاداری بودند ۱سری آشوب گر شهر تهران را به هم ریختند و این روز را بر کام مردم تهران و ایران تلخ کردند.
این افراد حتی حرمت عزاداری امام حسین را هم نگه نداشتند و با دست و جیغ و رقص و آتش زدن مکان های عمومی و کشتار مردم این روز را برای خود جشن گرفتند.باز هم طرفداران احمق و بی شعور موسوی خون مردم را به جوش آوردند.
منافقین بی شرم از امام حسین هم نترسیدید؟
موسوی منافق باز درون شیطانی خود را نمایان کردی.
باز مقدسات مردم را زیر پا گذاشتید.
اما این بار دیگر آن چنان موضعی در برابرت میگیریم که دیگر ازاین غلطا نکنی.
تو دست در دست دشمنان قسم خورده این کشور قصد نابودی این جمهوری اسلامی را داری.
تو منافقی بیش نیستی.
۱بار توهین به رهبر معظم انقلاب کردی مردم در برابر این بی حرمتی ات شدیدا موضع گرفتند.اما این دفعه دیگر از تو و از منافقین و طرفداران تو نمیگذریم.وبا تمام وجود ودست در دست هم نابودتان خواهیم کرد.
واقعا شرم کنید که حتی حرمت امام حسین را هم نگه نداشتید
یا ایها الذین امنوا انما المشرکون نجس فلایقربوا المسجد الحرام بعدعامهم هذا و ان خفتم عیلة فسوف یغنیکم الله من فضله ان شاء ان الله علیم حکیم ؛ (1)
ای کسانی که ایمان آورده اید ، همانا مشرکان پلید وناپاک اند ، پس بعداز امسال نباید به مسجدالحرام نزدیک شوند . و اگر شما از فقر می ترسید ، پس به زودی خداوند - اگر بخواهد - از فضلش شما را غنی خواهدساخت . همانا خداوند دانا و حکیم است .
سلام
جنبش سبز من از شما چند پرسش دارم میشود جوابم را بدهید
1- شما مسلمان هستید یا ارمنی ؟
2 - شیعه هستید یا سنی ؟
3- میدانید امام حسین چرا قیام کرد ؟
4- ایا درخواست بی حجابی له کردن ایات قران نیست ؟ همان قرانی که امام حسین برای احیای ان قیام کرد و تا اخرین نفس جنگید ....
5 - ایا ایه الله العظمی منتظری ( ره ) با امام ( ره ) بد بود که شما به حمایت از او از ولایت فقیه بیزاری می جویید ؟
6- ایه الله خامنه ای چه کرده است که با او بد شدید ؟
7- چرا اغلب جنبش سبز از اسلام برائت دارند ؟
8- ایا اصلا بحث این مسائل به وجود امده بعد انتخابات مربوط به رهبری و حکومت اسلامی می شد که شما ان را ختم به این مسائل فرمودید ؟
9- بحث سر ریاست جمهوری بود یا رهبری ؟
10 - چرا احمدی نژاد نه و موسوی اره ؟
11- چرا روز عاشورا را جنبش سبز با کف و سوت عید قرار دادند ؟
12- چرا اغتشاش می کنند و به اموال عمومی اسیب می رسانید ؟
13- چرا اکثر کفار غرب شما را حمایت می کنند ؟
14 – منظور شما از ازادی چیست ؟
15-اگر شما به جای رهبری بودید با احمدی نژادی که با ارای مردم انتخاب شد چه می کردید ؟
جنبش سبز عزیز امیدوارم به سوالات من بیندیشی و ان ها را پاسخ دهید .......
یا علی مدد
ارسال یک نظر