۱۳۸۷/۱۰/۱۳

«گر از بسیط زمین عقل منعدم گردد …»

سال 2008 درحالی پایان گرفت و سال 2009 درحالی آغاز شد که باز هم شبح جنگ و کشتار بر زمین سایه افکنده بود و خاورمیانه، همچنان کانون و بستر خشونت بود. این نوشته‌ی کوتاه را، به این مورد اختصاص می‌دهم؛ اما پیش از هر چیز، حملات اخیر کشور اسرائیل به فلسطین و نوار غزه را محکوم می‌کنم. در خود فلسطین، از گروه‌های تندرویی چون حماس که بگذریم، میانه‌روهای فلسطین (مانند فتح، محمود عباس و بسیاری از چهره‌های مبارز و سرشناس فلسطینی همچون رنتیسی) همگی کشور اسرائیل را به رسمیت می‌شناسند و راه حل را در صلح و مذاکره و البته عقب‌نشینی اسرائیل تا سرزمین‌های 1967 می‌دانند...


سال 2008 درحالی پایان گرفت و سال 2009 درحالی آغاز شد که باز هم شبح جنگ و کشتار بر زمین سایه افکنده بود و خاورمیانه، همچنان کانون و بستر خشونت بود. این نوشته‌ی کوتاه را، به این مورد اختصاص می‌دهم؛ اما پیش از هرچیز، حملات اخیر کشور اسرائیل به فلسطین و نوار غزه را محکوم می‌کنم.


کاسه‌ی داغ‌تر از آش
در خود فلسطین، از گروه‌های تندرویی چون حماس که بگذریم، میانه‌روهای فلسطین (مانند فتح، محمود عباس و بسیاری از چهره‌های مبارز و سرشناس فلسطینی همچون رنتیسی) همگی کشور اسرائیل را به رسمیت می‌شناسند و راه حل را در صلح و مذاکره و البته عقب‌نشینی اسرائیل تا سرزمین‌های 1967 می‌دانند. اما سران جمهوری اسلامی که در موارد متعددی نشان داده‌اند که منافع ملت‌های دیگر را بهتر از «ملت‌های دیگر» تشخیص می‌دهند، خواستار امحاء اسرائیل هستند. این قضیه را با نمونه‌های عراق و افغانستان مقایسه کنید. این دو کشور –درست یا غلط- به جد خواستار استقرار نیروهای آمریکا در کشورهای خود هستند تا امنیت متزلزل آنها حفظ شود و بهبود یابد. چندی پیش، قرارداد امنیت داخلی عراق که خواستار حفظ نیروهای آمریکایی در عراق تا سال 2011 بود و به حضور آنها رسمیت می‌بخشید توسط اکثریت "مجلس" عراق که نمایندگان مردم هستند به تصویب رسید؛ اما سران ج.ا. این نیروها را "اشغالگر" می‌دانند و می‌نامند.


یک بام و دو هوا
طبق آیه‌ای از قرآن در سوره مائده، هرکس نفسی را بکشد مانند این است که همه‌ي انسان‌های روی زمین را کشته است. از این بابت، تفاوتی میان مسلمان و مسیحی و یهودی و ... وجود ندارد. اما اینجا، بین خود مسلمانان (یعنی بین دفاع از حقوق مسلمان‌ها در جنگ و کشتار) هم گویا تفاوت وجود دارد. در کشتار مردم مسلمان چچن توسط ارتش «روسیه» در دهه گذشته، هیچ واکنشی یا محکومیتی از صدا و سیمای ج.ا. اعلام نشد. آیا خون خواهران و برادران مسلمان فلسطینی رنگین‌تر از خون خواهران و برادران مسلمان چچنی است؟ یا اینکه...


کلوخ انداز را پاداش سنگ است؟
سران جمهوری اسلامی - به تبع آیت اله خمینی- فلسطین را «پاره‌ی تن اسلام» می‌دانند و اسرائیل را «غده‌‌ای سرطانی» که «باید از روی زمین محو شود». با این حساب، صلح بین دو کشور فلسطین و اسرائیل از نظراین افراد مفهومی ندارد و «جنگ جنگ تا پیروزی» یگانه راه حل بحران خاورمیانه است. اما شعار مذبور، نیازمند شرایط مناسب و برتری نظامی است. جنگ و مبارزه به این شکل (انتفاضه) کاملاً به زیان فلسطین -از نظر مالی و جانی- خواهد انجامید؛ چرا که اسرائیل هم کوتاه نمی‌آید و همیشه نشان داده به این گفته که «کلوخ انداز را پاداش سنگ است» پایبند است.


و مشت می‌زند به در و دیوار!
در چند روز اخیر (حملات اسرائیل به غزه)، برخی وبلاگ‌ها و وبسایت‌ها نیز، با «کارشناسان» صدا و سیما هم‌صدا شدند در اینکه «این هم از دموکراسی، آزادی و حقوق بشر». چند نمونه از این مطالب، توسط دوست اتفاقاً آزادی‌خواهی به گوگل‌ریدر من ارسال شده بود. آخر مگر اسرائیل متولی دموکراسی و حقوق بشر در جهان است؟ به هرحال با خواندن آنها به یاد شعری از فروغ فرخزاد افتادم:
"برادرم مست می‌کند
و مشت می‌زند به در و دیوار"


حال بخوانید:
عده‌ای احساساتی می‌شوند
و فحش می‌دهند به آزادی و حقوق بشر


دو روی یک سکه
«صدای آمریکا» و «صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران» را به واقع باید دو روی یک سکه دانست. اولی، به طور یک طرفه از حملات اسرائیل حمایت می‌کند و همواره مبارزان فلسطینی را «ستیزه جو» و «تروریست» می خواند و دومی، عکس آن عمل می‌کند. من که اخبار هیچکدام را پی‌گیری نمی‌کنم، اما باز هم به پدرم که اگر خبرها و نظرهای ساعت 7 عصر این را می‌بیند، اخبار نیمروزی ساعت 2 بعدازظهر آن را هم دنبال می‌کند تا بیر و بیر شود!


گر از بسیط زمین عقل منعدم گردد...
دیروز، تزیپی لیونی، وزیر امور خارجه‌ي اسرائیل، حملات اخیر به لبنان را جنگ ارزش‌ها خواند که گفته هایش به طور ضمنی بوی مذهب و حقانیت مذهبی می‌داد. اسماعیل هنیه، نخست وزیر دولت فلسطین نیز، پای قرآن را به میان آورد و دستورات اسلام را در زمینه‌ی ادامه‌ي جنگ خاطرنشان کرد. در اینجا نیز،‌ شعری از سعدی برایم تداعی شد:
یکی یهود و مسلمان نزاع می‌کردند
چنان که خنده گرفت از حدیث ایشانم
به طیره [خشم] گفت مسلمان: گر این قباله‌ی من
درست نیست، خدایا یهود می‌دانم
یهود گفت: به تورات می‌خورم سوگند
وگر خلاف کنم همچو تو مسلمانم
***
گر از بسیط زمین عقل منعدم گردد
به خود گمان نبرد هیچ کس که نادانم!
(سعدی، گلستان، باب هشتم)


 

  • Digg
  • Sphinn
  • del.icio.us
  • Facebook
  • Google
  • Furl
  • Reddit
  • StumbleUpon
  • Donbaleh
  • Technorati
  • Balatarin
  • twitthis

0 نظر:

ارسال یک نظر

 
ساخت سال 1388 نمای نزدیک.قدرت گرفته با بلاگر تبدیل شده به سیستم بلاگر توسط Deluxe Templates. طراحی شده بوسیله Masterplan. . بهینه شده برای سیستم فارسی مجتبی ستوده