«آنهایی که ما را متهم به تندروی کردند،
خود بعداً به تندروی متهم شدند». سال پیش، عمادالدین باقی "حدیث تلخ
اصلاحطلبی ایرانی" را در این جمله خلاصه و سپس اضافه کرد: «روز بعد
كندروها هم به اتهام تندروي حذف خواهند شد» [1] و دقیقاً همینطور هم شد.
اما "اصلاحطلبان کندرو" گویا هنوز قصد ندارند در رویکرد خود تجدیدنظر
کنند.
عدهاي اندك از مردم، چهار تا خس و خاشاک، فریبخوردگان
ناچیز، جمع معدودی از اغتشاشگران، عدهای ناکام و انگشتشمار، آمریکایی،
سلطنتطلب، صهیونیست، ضد اسلام و ... نمونههایی از ادبیات تحقیرآمیزی هستند که
حکومت، صدا و سیما و کیهان و خوانندگانش در مورد غیرخودیهای خود به طور اعم و جنبش سبز به طور اخص به کار میبرند؛ آنها از طرف دیگر به نیابت از "اکثریت
مردم" صحبت میکنند و معتقدند 85 درصد از مردم در انتخابات به ما "آری"
گفتند و از ما تبعیت میکنند.
اما این ادبیات در برخورد با غیرخودیها،
مختص حاکمیت (بنیادگرایان و اصولگرایان) نیست. اصلاحطلبانی که به آنها
اشاره شد نیز دست کمی در به کارگیری این شیوه ی انحصارگرایانه ندارند. این روزها اصلاح
طلبان حذف شده از حاکمیت –که زمانی دم از مردمسالاری دینی میزدند و نسبت
آن را با دموکراسی روشن نمیکردند- اینک شفافتر سخن میگویند [2] و
دموکراسی خواهان را تندرو و منحرف و "عدهای اندک" خطاب میکنند تا بیش از
پیش نشان دهند که وضع موجود از نظر آنها، تنها یک مشکل خانوادگی و کشمکشی
بر سر قدرت و نه آزادی است. این در حالی است که اصلاح طلبان فاقد
قدرت هستند و سرکوب نظرات مغایر را آغاز کردهاند. اگر قدرت به دست
بیاورند چه تضمینی هست که با این هزینهی سنگینی که مردم میپردازند، وضع به وجود آمده از وضع کنونی بدتر نشود؟
به جای توضیح بیشتر، گفتهها و نوشتههای زیر از اصلاح طلبان -که مربوط به روزهای اخیر هستند- را مرور میکنیم (تأکیدها از من هستند):
اما روز قدس بود كه عدهای از سبزها شعار "استقلال، آزادی، جمهوری ايرانی" سر دادند. هرچند بسياری از تحليلگران اين عده را اندك دانستند، اما اين شعار بهانهايست برای اينكه توجه داشته باشيم به آنچه شعار ما هست و آنچه شعار ما نيست. «جمهوری ایرانی» به چندین دلیل شعار ما نیست... [3]
خواستهی مردم دفاع از جمهوریت نظام در کنار اسلامیت آن است و شعار جمهوری اسلامی نه یک کلمه کم نه یک کلمه زیاد در بیان این جنبه از مطالبات آنان نقش راهبردی دارد. [4]
نکته جالب اینکه در برخی نقاط که عدهای اندک قصد شعار های ساختارشکنانه داشتند با دعوت سبز ها و تذکر این مساله که شعار های ساختار شکنانه خواست جنبش سبز نیست آرام میشدند. [5]
سی سال است که مجاهدین خلق و سلطنت طلبان بر همین موضع پای فشرده اند... شعار جمهوری ایرانی در حقیقت شعار این گروه میتواند تلقی شود. میخواهند در آینده دیگر نام و نشانی از اسلام و انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی باقی نماند... این رویکرد، از آنجا که میداند چنین هدفی به آسانی به دست نمیآید، میکوشد حمایت آمریکا و غرب را جلب کند و به زبانی سخن بگوید که به گوش آمریکا و حتی اسراییل شیرین بیاید. [6]
ما نبايد به شعارهای عده ای محدود تحت عنوان استقلال آزادی جمهوری ايرانی توجه کنيم اصل و ملاک ما خواست اکثريت است. ۹۸ درصد ملت ايران به جمهوری اسلامی رای دادند اما بايد نخبگان و کارشناسان با کنکاش و بررسی دريابند که چرا بايد همين عده خاص و اقليت چنين حرفهای نامتعارفی را بيان کنند بايد مسئولان و دانشگاهيان جدا از غلط بودن چنين شعارهايی علت را شناسايی کنند... کسانی که شعارهايی مانند جمهوری ايرانی را مطرح می کنند يا ديندار نيستند و يا اعتقادی به اسلام و مبانی دينی ما ندارند. [7]
منابع:
2. عطا الله مهاجرانی اخیراً پرده را
کنار زده و گفته است: «اين را هم بدانيد که ما به دنبال جدايی دين از
حکومت که هيچ، به دنبال برقراری دموکراسی هم نيستيم چون دموکراسی در کشوری
مثل کشور ما فعلا ـ حتی به روزگاران ـ قابل برقراری نيست.» مايوسم کردی خان دايی! درباره سخنرانی آقای عطاءالله مهاجرانی در واشنگتن، تقی مختار، گویانیوز
6. پس از صد شماره (جرس)، عطا الله مهاجرانی، وبسایت شخصی
7. اعظم طالقانی: طراحان شعار جمهوری ايرانی اعتقادی به اسلام ندارند، مسئولان بايد علت چنين شعارهايی را بررسی کنند، ايرنا
7. اعظم طالقانی: طراحان شعار جمهوری ايرانی اعتقادی به اسلام ندارند، مسئولان بايد علت چنين شعارهايی را بررسی کنند، ايرنا
3 نظر:
ای بابا این هشدارها را ما سالهاست می دهیم کو گوش شنوا. این آقایان تا روزی که قدرت دستشان بود دست کمی از مموتی و دار و دسته اش نداشتند حالا هم اگر روزی دوباره قدرت را پس بگیرند وضع بر همان منوال گذشته خواهد شد.
خوب الان یک تفاوتی وجود داره و اینکه هیچ قدرتی ندارند و حداقل باید یک مقدار عاقلانه رفتار کنند. فکر می کنم رفتار حال حاضر این اصلاح طلب های رانده شده از حکومت مثل قارون می مونه که داشت غرق می شد و نفس های آخر رو می کشید اما هنوز به مال و منال خودش و رویاهای آیندهش دلگرم بود. حرف نهایی من اینه که واقعاً چه فرقی دارند اصلاح طلب ها و اصولگراها غیر از اینکه یک عده شون قدرت در دست دارند و یک عده شون ندارند!؟
اين عده را كم نشماريد اين شروع يك سيل بزرگ است و آينده از آن اين عده است چراكه جوشش مردمي است از دل مردم در آمده واگر مي بينيد شمار بقيه زيادتر مي آيند دلايلي دارد كه مردم خوب مي دانند . ترس ،تتميع ،اجبار،رياو ....
ارسال یک نظر