و باز هم دوران دانشجوييام تمام شد و حالا روز از نو و روزي از نو. چهارشنبه 22 آبان از پايان نامهام دفاع كردم. در زمينهي «توسعه اجتماعي» بود و يك كارهايي در زمينهي تئوري و عملي (سنجش) انجام داده بودم. براي من كه سختترين كار ايستادن جلوي چشم خلق الله و صحبت كردن هست، البته به خوبي و خوشي تموم شد؛ البته از اين نظر در آخر ارائه نتونستم خوشحالي خودم رو پنهان كنم. خوب شد در دوران شكوفايي علم و تكنولوژي هستيم و خدا پدر بيل گيتس رو بيامرزه كه پاورپوينت رو هم توليد كرد. وگرنه هيچوقت نميتونستم چند دقيقه دوام بيارم و به صحبت كردن ادامه بدم. خوب هميشه هم اين طوري نيستم...